طناب را به گردنم انداختند .
گفتند : آخرین آرزویت ؟
گفتم : دیدن عشقم !
گفتند : خسته است ، تا صبح برایت طناب بافت ....
*
*
*
اقـــــرار مـــی کـــنم اینــجا بــدون تــو
حـتی بــرای آه کشـــیدن هـــم هــــوا کــــم اســــت . . .
*
*
*
سلامتی اونایی که وقتی دونفری از خیابون رد میشن، دوتاشون به اونور خیابون میرسن !